چالش چشم هایم که یاسمن گلی شروعش کرده به نظرم میتونه یکی از بهترین چالش های بیان باشه اول از همه ممنونم ازش که من رو دعوت کرد واقعیتش من الان به دلیل شرایطی که وجود داره و درگیر یه سری کار ها زیاد دسترسی ندارم اما سعی کردم بنویسمش
گلی
چشم هایم :
در طول روز اتفاقات تلخ و شیرین زیادی میبینم از لبخند یه کودک کار تا عرق روی پیشونی اون پسر یا دختر.
الان که بهش فکر میکنم هیچوقت بابت بینایی شکرگزاری نکردم دیدن نعمت بزرگیه که هموطنای نابینامون ازش محرومن
اگه قدرت بینایی نداشته باشم دلتنگ همه چیز میشم از چهره ها تا اتفاقات و مناظری که نمیتونم ببینم. واقعیتش نوشتن از سخته برای کسی که بیناست و از نابینایی حرف بزنه حتی نمیتونم تصورش کنم.
وقتی داشتم این متن رو مینوشتم سعی میکردم چشامو ببندم و برای چند لحظه و چند خط رویا بافی کنم اما نه بچه ها واقعا خیلی سخته ...
بیایم قدر داشته هامون رو بدونیم و بیشتر از قبل هوای چشمامون و افراد نابینا رو داشته باشیم.
از امروز بابت این نعمت شکرگزاری میکنم از خدایی که توی قلب ما آدماست.
دعوت میکنم از فاطمه دختر کدنویس عزیز امیر رضا جان و فرهان پایه ترین رفیق با قلم قشنگشون این چالش رو شروع کنند.
و شما که دارید این پست رو میخونید همین الان دعوت شدید منتظرم پستای زیباتون رو از این چالش بخونم.
دیدگاهها (۲)
Amirreza Zarandi
۱۹ مهر ۰۲ ، ۱۲:۳۵
پاسخ:
۱۹ مهر ۰۲، ۱۳:۴۴
یاسمن گلی :)
۲۰ مهر ۰۲ ، ۱۷:۵۵
ممنونم از اینکه تو این چالش شرکت کردی:)
امیدوارم چشمات از شادی بدرخشه و سلامت باشن تا بتونی برای ما به خصوص من کدنویسی کنی :دی
اصلا هم فکر نکن که به فکر پارتی بازی ام :)) بالاخره دوست کد نویس داشتن باید یه مزایایی داشته باشه :دی
پاسخ:
۲۰ مهر ۰۲، ۲۱:۲۸